ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
آه آزمایشگاه!
آه آزمایشگاه!
از کجا آمده ای؟!
که کسی نیست تو را بشناسد!
از دل خاک سیاه؟
از عطارد یا ماه؟
آه آزمایشگاه!
تو غریبی تو غریب
تو عجیبی تو عجیب!
*
ھیچ کس نیست ببیند که تو بازوی توانای کلینیک ھستی!
ھیچ کس نیست بگوید تو نباشی
پای تشخیص و پیگیری درمان لنگ است!
سختی کار تو را ھیچ نمی فھمند آه!
آه آزمایشگاه!
تو عجیبی تو عجیب!
*
راه ھر بخش به سوی تو روان است ھنوز!
تو نباشی چه کسی خواھد گفت:
نوع کم خونی بیمار چه نوع است، چه نوع؟ »
لوکمی را چه کسی خواھد گفت؟
سطح ھورمون چه کسی می سنجد؟
تب مالت و سل و حصبه ھمه گنگ اند و نھان!
« قند و چربی و ... ھزار از این دست
*
پرده بگشا تو عزیز!
باز تشخیص بده
چشم ھا خیره به توست
تو بتاز
تو بناز
خم به ابروت نیار
جستجو کن تو رضای خالق
ھیچ کس ھم که نداند تو که ھستی، او ھست
او تو را می فھمد
او تو را می سنجد
رحمتش را به تو خواھد بخشید
بنگر
خلقتت را چه بھاری کرده است!
آه آزمایشگاه!
آه آزمایشگاه...
آه آزمایشگاه...
تقدیم به همه ی بچه های گل آزمایشگاه
واقعا ما سفیدپوشان گم نان جامعه هستیم