هماتولوژی و علوم آزمایشگاهی

پاتوقی برای همه بچه های علوم برتری (MLS)

هماتولوژی و علوم آزمایشگاهی

پاتوقی برای همه بچه های علوم برتری (MLS)

بیانیه ی جهانی سرطان

سلام. دوستان خوبم  اگه دوس داشتید می تونید به شکرانه ی نعمت بزرگ سلامتی به لینک زیر برید و بیانیه ی جهانی سرطان رو با امضاتون حمایت کنید*** 

http://crc.tums.ac.ir/Default.aspx?tabid=172

علوم آزمایشگاهی های گل

بشنو از من که ز شبکاری اینجا گویم
از شلوغی و نفس گیری شبها گویم

از اسید اوریک و
cbc و هماچوری
از کراتینین دستگاهی و قند فوری

از پلاکتهای پیدرپی و کشت ادرار
از بیلیروبین پر حادثه و پر تکرار

از
dnaz منو باند و HLA تایپینگ
پیگیریهای جواب کشت بعد از واشینگ

تا خود صبح جواب تلفن باید داد
زنگ در پشت سر هم که نموده بیداد
ICU نمونه دارند 2ساعت یکبار
هشت بار پیج شدم برای یک
CPR

اوره هایم چو شب پیش پایین میخواند
قندهایم که همواره همین میخواند

سمپلرها مکش نصفه و نیمه دارند
سوسکها مثل خودم تا خود صبح بیدارند
ABG هنگ نموده است کالیبریشن نیست
اثری از
Pco2 و اکسیژن نیست

کامپیوتر همه پیغام خطا دارد وبس
ورژن و هارد ندارد نما دارد وبس

تست هایم چو تمام گشت و من خوابیدم
باز هم خواب بلادکالچر و میکروب دیدم

تازه چشمم کمکی گرم شدو خوابش برد
تلفن زنگ زدو پیام نرمی آورد

انترن بخش روانم معذرت خواهم
جواب
CBCیک ماه پیش میخواهم

در جوابش چه صمیمانه و خوشرو گفتم
صبح تشریف بیارین که من آشفتم

باز خوابیدم وناگه کسی بر در میکوفت
زنگ میزد چه هراسانه وبرسر میکوفت

مثل اسپند پریدم و دو در بگشودم
نسخه
CBC و U.A اورژانس دیدم

کار اورژانس
OKشد که خوابم آمد
به دلم گفتم تمام شد؟ جوابم آمد

باز هم زنگ زدند پشت هم و پر خواهش
در گشودم و شدم شوکه از این آزمایش

نسخه از بخش زنان بود نه از زایشگاه
همکار محترم بنده در آزمایشگاه:

از گروه
Oمنفی که از آن آگاهم
15 واحد اورژانس پکسل خواهم

گیج گشتم کمکی ملاج من درد گرفت
فشارم افت نمود و عرقی سرد گرفت
خلاصه پکسلها را که کراسمچ کردم
خوردم آنگاه چه بی علاقه شام سردم

بازهم زنگ زدند و بدنم بی جان بود
تست های شیش صبح بخش نوزادان بود

صبح شد من عصبانی و پر از غم بودم
خسته و کوفته و در هم و بر هم بودم

گفتم آخر این چه وضعی است که ماهاداریم ؟
شیفت شب داریم وتا خود سحر بیداریم

آقای رئیس به من گفت چه خونسردانه:
2تا شب بیشتر ندارید شما ماهانه

شیفت شب جای خرامیدن و خوابیدن نیست
وقت آگاهی و هشیاری وهم بیداریست

گفتم آقای رئیس حرف شما خوب قبول
ولی این خاطر من یک کمکی گشته ملول

ما گرفتار دورنجیم یکی از غیر است
دیگری از خود ماهاست نه از لاغیر است

همچو پروانه به کنج قفسی محبوسیم
جای خود گرم نشستیم و به خود می سوزیم

اسمان دلمان سرد و غبارالود است
در سکوتیم . که تقدیر جهان این بوده است

کاهش ساعت کاری زحقوق ماهاست
سختی کارگرفتن به نگاهی پیداست

نه صدایی نه غریوی نه نوای گله ها
همه لبخند به لب در دلمان ولوله ها

خود من گر نبوم فکر خودم این درداست
کنده آتش نگرفته است کماکان سرد است

کارمان قهرو سکوت است نه فریاد و غریو
خودمان محو تماشای شماهای شریف

سی امین روز بهاراست ولی پاییز است
روز روز من وتو مثل شب جالیز است

تواگر در طلب حق خودت برخیزی
خنده سبز بهار است به هر پاییزی

نوبت ما که شده رسم حقیقت گم شد
کارمان سخت ولی اسم حقیقت گم شد

در سکوتیم ولی از همه چیز اگاهیم
ناله از ظلم براریم عدالتخواهیم

چو یکی اجیر بی اجر ومواجب هستیم
در سکوتیم . و مشغول . مراقب هستیم

کم گرفتیم چو خود را که فرودست شدیم
به امید سر آبی که سراب است شدیم

دلمان در طپش فاصله ها محبوس است
جانمان مثل غریقی که به اقیانوس است

این سخنها که سرودم همه کم کاری ماست
ظلم کردیم به خود در کش و قوسی که پاست

ان دگر ظلم که برماشده از بیگانه است
چون غریب است . زکار من وتو بیگانه است

ماکه هروقت و همه وقت سراپاهوشیم
چوپزشکان و پرستار چنین می کوشیم

ما که از همسر و فرزند و جوانی زده ایم
ما که هر لحظه جهاد همگانی زده ایم

ما که در معرض اماج عفونتهاییم
عاری از شعبده بازی مصونتهاییم

تا مریضی به سلامت برسد برکاریم
گر چه نادیده شده ایم ولی بیداریم

در به روی شعف و عشق و تفنن بستیم
گرچه در زیر زمینیم ولی ما هستیم

اگر او گرم مریض است نه ما بی عاریم
این گزاف است که او کاری و ما بی کاریم

اگر او گرم مریض است منم در رنجم
اگر او در تب و تاب است منم اسپنجم

اگر او بر سر بیمار دلش خونین است
کار ما سنجش
BK به تن چرکین است

اگر او بر سر بیمار نمی آرامد
کار ما کرده تلاش همه را کار آمد

اگر او بر سر بیمار چنین بی حس است
کار ما سنجش
HIV وHBS است

اگر او بر سر بیمار دلش خونین است
چشم ما خون ز اسید نیتریک و فرمالین است

اگر او بر سر بیمار هراسان بوده است
کار ما کشت و پاسا‍ژ
LP آلوده است

اگر او بر سر بیمار خودش بیدار است
کار ما چکاپ بی حد همان بیمار است

اگر او در دمش اعجاز مسیحا دارد
در دم ما آلدءیدهای روان جا دارد

ما گناهی که نکردیم ولی محکومیم
کاهش ساعت کاری که شده محرومیم

شعر من قطره ای از لایتناه دریاست
کارمان سخت ولی سختی کارم رویاست

پای دل لنگ و دلم تنگ و جهانی سنگ است
دل من بهر یکی جرعه عدالت تنگ است
از وبلاگ محسن آزاد

آه آزمایشگاه...

آه آزمایشگاه!
آه آزمایشگاه!
از کجا آمده ای؟!
که کسی نیست تو را بشناسد!
از دل خاک سیاه؟
از عطارد یا ماه؟
آه آزمایشگاه!
تو غریبی تو غریب
تو عجیبی تو عجیب!
*
ھیچ کس نیست ببیند که تو بازوی توانای کلینیک ھستی!
ھیچ کس نیست بگوید تو نباشی
پای تشخیص و پیگیری درمان لنگ است!
سختی کار تو را ھیچ نمی فھمند آه!
آه آزمایشگاه!
تو عجیبی تو عجیب!
*
راه ھر بخش به سوی تو روان است ھنوز!
تو نباشی چه کسی خواھد گفت:
نوع کم خونی بیمار چه نوع است، چه نوع؟ »
لوکمی را چه کسی خواھد گفت؟
سطح ھورمون چه کسی می سنجد؟
تب مالت و سل و حصبه ھمه گنگ اند و نھان!
« قند و چربی و ... ھزار از این دست
*
پرده بگشا تو عزیز!
باز تشخیص بده
چشم ھا خیره به توست
تو بتاز
تو بناز
خم به ابروت نیار
جستجو کن تو رضای خالق
ھیچ کس ھم که نداند تو که ھستی، او ھست
او تو را می فھمد
او تو را می سنجد
رحمتش را به تو خواھد بخشید
بنگر
خلقتت را چه بھاری کرده است!
آه آزمایشگاه!

آه آزمایشگاه... 

آه آزمایشگاه... 

 

تقدیم به همه ی بچه های گل آزمایشگاه

یه پاور پوینت جالب

جالبه.( به زبان انگلیسی) 

 

     

http://s1.picofile.com/file/7670072575/Paradigm     ?what is paradigm